بنام خدا

وقتی تاریخ را مرور می کنیم به این واقعیت مبهم پی می بریم که درحدود سه هزار سال پیش که تمدنی درغرب و شرق نبود، ایران عزیز دارای آنچنان اقتدار وگستردگی وغنای فرهنگی بود که علاوه بر وسعت جغرافیایی ، پایه گذاراولین منشورهای حقوق بشر وایجادعدالت درمیان حکومتها وقبایل وحشی وسرکش آن زمان بود.

این اقتدار کم وبیش تازمان نادرشاه ادامه داشت اما رفته رفته ، این کشور درزمینه اقتدار ، وسعت جغرافیایی ، علمی وفرهنگی رو به ضعف نهاد تا زمان قاجار که آبرویی برای ایران وایرانی برجای نماندواین ملت مضحکه سایر ملل گردیدوجولانگاه بیگانگان.

هرچند ، فرهنگ مردم از زمان ظهور اسلام ،  بهبود یافت ولی حکومتها به فساد وتباهی ووابستگی یا بهتر بگویم نوکری اجانب غوطه ورگردیدند . این اضمحلال شبهه هایی را درذهن انسان بوجود می آورد از جمله اینکه شاید مقصر مردم بودند که تن به حکومت شاهان فاسد دادند ، دراین صورت اگر بگوییم نژاد ایرانی ، نژادی کودن یا کند ذهن است که به شهادت همه روان شناسان دنیا ایرانیان بسیار باهوشند.وتاریخ  براین مهم گواه است که ایرانیان ، دین اسلام را با آگاهی جایگزین مسلک های قبلی خود کردند واز تیز هوشی آنان بود که برخلاف اکثریت اعراب جاهل ، مذهب حقه تشیع را تشخیص دادند وپیرو آن گردیدند ودراین رابطه نویسنده فهیم ومعروف مسیحی ، جبران خلیل جبران می نویسد : (علی درگذشت درحالی که شهید عظمت خود شد عرب حقیقت مقام وقدرش را نشناخت تا آنکه از همسایگان عرب ، مردمی از پارس به پا خاستند وفرق میان گوهر وسنگریزه را شناختند.) پس مشکل این نیست .

اگر بگوییم ایران درمنطقه ای دور افتاده ودوراز تمدن وتکنولوژی مدرن وبی خبراز دوره رنسانس اروپایی بود که این چنین هم نیست بلکه این کشور در مرکز دنیا ودرمهمترین نقطه جغرافیایی قرار گرفته بطوریکه چشمهای ی دنیا همواره به آن خیره بوده واگر تصورنماییم ، این کشور کشوری فقیر است ! همگان میدانند ایران کشوری بسیار غنی وزرخیز است پس مشکل کجاست ؟

بسمه تعالی 

سالگرد شهادت نوجوان سرافراز شهید مهدی جعفری گرامی باد.

شهید مهدی جعفری در عملیات غرور آفرین کربلای پنج ، پس از مجاهدتها ودلاوریهای زیاد در منطقه شلمچه به شهادت رسید روحش شاد .

شهید مهدی جعفری درکنار همرزمش شهید جواد  

ستايش خداي را سزاست كه در يگانگي اش بلند مرتبه و در تنهايي اش به آفريدگان نزديك است؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرينش اش بزرگ است. بى آنكه مكان گيرد و جابه جا شود، بر همه چيز احاطه دارد و بر تمامي آفريدگان به قدرت و برهان خود چيره است.

همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگي او را پاياني نيست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامي امور به سوي اوست.

اوست آفريننده آسمان ها و گستراننده زمين ها و حكمران آن ها. دور و منزه از خصايص آفريده هاست و در منزه بودن خود نيز از تقديس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزوني بخش آفريده ها و نعمت ده ايجاد شده هاست.

به يك نيم نگاه ديده ها را ببيند و ديده ها هرگز او را نبينند.

برای دیدن متن کامل خطبه لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید

قدیما خانواده ها بخصوص برادرها روی خواهرانشون تعصب خاصی داشتند . بطور قطع برنامه ریزی های غرب از طریق اینترنت و بخصوص ماهواره ، منجر به کم رنگ شدن غیرت بعضی از خانواده ها و داداشا شد.

شعائر دین هم ممکن است بدلیل آلوده شدن انسانها ومومنین به تجملات و رفاه افسارگسیخته ، اونقدر کم رنگ یا فراموش بشه که اگر کسی تذکر بده با عکس العمل منفی دیگران مواجه بشه 

مثلا اگر خدای ناکرده روزی برسد که قبح دروغ در اذهان مردم از بین بره ویا اینکه اصلا یادشون رفته باشه که دروغ گناه بزرگیه اگر کسی ناگهانی دراون موقعیت بگوید همه شما دشمن خدایید قطعا با خشم دیگران مواجه خواهد شدومتهم به تهمت زدن به دیگران می شود.

مشمولان دیاثت و از دیدگاه دین مبین اسلام:

بهتراست سری به قرآن وروایات بزنیم ببینیم . یالثارات بی سند اظهار نظر کرده یا بعضی از آقایان ، احکام دین را فراموش کرده اند.

تفسیر بخشی از آیه 31 سوره مبارکه نور (تفسیر المیزان)

و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهنّ و لا یبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ و لا یبدین زینتهنّ الا لبعولتهنّ او آبائهنّ او آباء بعولتهنّ او ابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ او اخونهنّ او بنى اخونهنّ او بنى اخوتهنّ او نسائهنّ او ما ملکت ایمانهنّ او التابعین غیر اولى الاربة من الرجال او الطفل الّذین لم یظهروا على عورت النساء و لا یضربن بارجلهنّلیعلم ما یخفین من زینتهنّ و توبوا الى اللّه جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون (31)

و به ن با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبى فرو بندند و فرجهاى خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش هایشان را به گریبان ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر براى شوهرانشان، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا ن و یا آنچه مالک آن شده اند یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند و یا کودکانى که از اسرار ن خبر ندارند، و مبادا پاى خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود اى گروه مؤمنان همگى به سوى خدا توبه برید شاید رستگار شوید(31).

کلمه (غض ) به معناى روى هم نهادن پلک هاى چشم است، و کلمه (ابصار) جمع بصر است که همان عضو بیننده باشد و از اینجا معلوم مى شود که کلمه (من ) در جمله (من ابصارهم ) براى ابتداى غایت است، و یا براى بیان جنس، و یا تبعیض باشد که هر یک را مفسرى گفته، و معنایش این است که مؤمنین چشم پوشى را از خود چشم شروع کنند.

دستور غضّ بصر و حفظ عورات  

پس در جمله (قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم ) از آنجایى که کلمه (یغضوا) مترتب بر (قل - بگو)مى باشد نظیر ترتبى که جواب شرط بر شرط دارد قهرا دلالت مى کند بر اینکه قول در اینجا به معناى امر است، و معناى جمله این است که به مؤمنین امر کن که چشم خود را بپوشند، و تقدیر آن این است که : ایشان را امر به غض و چشم پوشى کن که اگر امر بکنى چشم خود را مى پوشند، و این آیه به جاى اینکه نهى از چشم چرانى کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقى ندارد، آن امر این نهى را هم افاده مى کند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبى را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبى را بر ن تحریم فرموده.

امر به حجاب دارى و آشکار نساختن مواضع زینت و.  

و اما اینکه فرمود: (و لا یبدین زینتهنّالا ما ظهر منها) کلمه (ابداء) به معناى اظهار است و مراد از(زینت ن )، مواضع زینت است، زیرا اظهار خود زینت از قبیل گوشواره و دست بند حرام نیست، پس مراد از اظهار زینت، اظهار محل آنها است.

خداى تعالى از این حکم آنچه را که ظاهر است استثناء کرده. و در روایت آمده که مقصود از آنچه ظاهر است صورت و دو کف دست و قدمها مى باشد، که بحثش به زودى خواهد آمد. ان شاء الله.

(و لیضربن بخمرهنّعلى جیوبهنّ)- کلمه (خمر) به دو ضمه - جمع (خمار) است، و خمار آن جامه اى است که زن سر خود را با آن مى پیچد، و زاید آن را به سینه اش آویزان مى کند. و کلمه (جیوب )جمع جیب - به فتح جیم و س یاء است که معنایش معروف است، و مراد از جیوب، سینه ها است، و معنایش این است که به ن دستور بده تا اطراف مقنعه ها را به سینه هاى خود انداخته، آن را بپوشانند.

(و لا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ)- پاهاى خود را محکم به زمین نزنند تا صداى زیور آلاتشان از قبیل خلخال و گوش واره و دستبند به صدا در نیاید.

(و توبوا الى اللّه جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون ) - مراد از (توبه ) به طورى که از سیاق بر مى آید بازگشت به سوى خداى تعالى است، به امتثال اوامر او، و انتهاء از نواهیش و خلاصه پیروى از راه و صراطش.

در آیه 59 سوره احزاب، حکم شرعی این است که ن هنگام بیرون رفتن از خانه می باید تن پوش های رویی را به دور خود بپیچند. جلباب، تن پوشی رویی بزرگ بوده که سر و بدن را می پوشانده، به نظر می رسد به معنای چادر امروزی باشد.

پیامبر اکرم (ص) فرمود:
هر مردی که همسرش آرایش کند و از منزل با حالت آرایش کرده خارج شود دیوث است، و هر کس او رادیوث بنامد گناه نکرده است و چنانچه زنی با چهره ی آرایش کرده و عطر ن از منزلش خارج شود، و شوهرش نیز به این کار او راضی و خشنود باشد، با هر گامی که زن با این حالت بر می دارد، برای شوهرش خانه ای در آتش جهنم بنا می شود. پس پر و بال خانم هایتان را از این جهت ببندید که رضایت خدا و شادمانی و بهشتی شدن بدون حساب را در پی دارد و پر بال نتان را در این جهت باز نگذارید.
بحار الانوار، جلد 100، صفحه ی 249

بنا براین دلیل نمیشه که اگر ما حدود الهی را فراموش کردیم وافتادیم توی خوش گذرونی های بی ارزش دنیا احکام الهی هم مطابق میل ما کوتاه بیایند. 

یک تارموی خانمها را نامحرم ببیند درمقابل حضرت حق دریوم الجزا مسئولند.